بچه های فیزیک دانشگاه تربیت معلم سبزوار

اینجا از فیزیک میگیم از خودمون از دنیامون

بچه های فیزیک دانشگاه تربیت معلم سبزوار

اینجا از فیزیک میگیم از خودمون از دنیامون

عشق : تنها نیروی خلاق

هر جا قدم می گذارید بذر عشق بپاشید: قبل از همه در خانه تان...

ادامه در ادامه مطلب بخوانید حتما


هر جا قدم می گذارید بذر عشق بپاشید: قبل از همه در خانه تان.
به فرزندان خود، به همسر و شوهر خود عشق بورزید، به همسایه تان عشق بورزید.... مگذارید کسی به سوی شما بیاید، مگر آنکه هنگامی که ترکتان می کند خوش تر و امیدوارتر باشد. حضور مجسّم و زنده ی محبت خدایی باشید: محبت را در چهره، در چشمها، در لبخند و در سلام گرم خود به دیگران پیشکش کنید.

یک استاد جامعه شناسی به همراه دانشجویانش به محله های فقیر نشین بالتیمور رفت تا در مورد دویست نوجوان و زندگی فعلی و آینده آنها تحقیقی تاریخی انجام دهد. از دانشجویان خواسته شد ارزیابی خود را در باره تک تک این نوجوانها بنویسند. دانشجویان برای همه آنها یک جمله را تکرار کردند:
«او شانسی برای موفقیت ندارد
بیست و پنج سال بعد، استاد جامعه شناسی دیگری به سراغ این تحقیق رفت. او از دانشجویانش خواست که دنباله این تحقیق را بگیرند و ببینند بر سر آن نوجوانها چه آمده است. به استثای بیست تن از آنها که از آن محل اسباب کشی کرده یا مرده بودند، از میان 180 نفر باقیمانده 176 نفر به موفقیتهای غیر عادی دست پیدا کرده و وکیل، پزشک و تاجر شده بودند.
این جامعه شناس حقیقتاً متحیر شده بود و تصمیم گرفت روی این موضوع تحقیق بیشتری انجام دهد. خوشبختانه توانست همه آن افراد را پیدا کند و از تک تک آنها بپرسد:
«دلیل موفقیت شما چیست؟»
و پاسخ همه یکسان و سرشاراز عشق بود:
«دلیل موفقیت ما معلم ماست
آن معلم هنوز زنده بود. استاد جامعه شناسی جستجو کرد و او را که حالا پیرزنی فرسوده، ولی هنوز هم بسیار هوشمند و زیرک بود پیدا کرد تا از او فرمول معجزه گری را که از نوجوانهای محلات فقیر نشین، انسانهای شایسته و موفق ساخته بود، بپرسد.
چشمهای معلم پیر برقی زدند و لبهایش به لبخندی عطوفت آمیز از هم گشوده شد. پاسخش بسیار ساده بود. او با کمال لطف و تواضع گفت:
- من عاشق آن بچه ها بودم.
عشق هدفی بزرگتر از آن دارد که صرفاً راحتی ما را فراهم آورد.
به نظر می رسد عده بی شماری از ما، از اینکه شاهد بی اعتنایی عشق باشیم خرسندیم و گمان می کنیم از آنجا که ما برای عشق ورزیدن خلق شده ایم، مشکلی پیش نخواهد آمد. همین که عشق باعث ناراحتی شود یا خواسته ای را در پی داشته باشد ، بطور غریزی کنار می کشیم و خود را متقاعد می سازیم که نبایستی درگیر این کار شویم.
هیچ کس نگفته که عشق آسان است، جست و جویی است دایم که بخشی از آن پُر از آشفتگی، محرومیت و ناامیدی است. اگر در پی راحتی هستیم بایستی تمرکز خود را روی خودمان بگذاریم؛ جایی که می توانیم ارباب باشیم و به واسطه درگیری و سازگاری عقب نیفتیم. اما تا زمانی که دیگران را به زندگی خود راه می دهیم باید مطمئن باشیم که درگیر خواهیم شد. از سویی عشق هم از اینکه فقط وسیله ای برا ی راحتی شود بی ارزش می گردد و از این بی اعتباری رنج می برد. عشق همیشه چیزی بیش از یک وسیله برای برطرف کردن کمترین نیازهای دو انسان است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد