بچه های فیزیک دانشگاه تربیت معلم سبزوار

اینجا از فیزیک میگیم از خودمون از دنیامون

بچه های فیزیک دانشگاه تربیت معلم سبزوار

اینجا از فیزیک میگیم از خودمون از دنیامون

این شادی ز چیست

این شعر بر وزن شعرای زیبای پروین اعتصامی هستش

حتما بخونید البته بیشتر آقایون بخونند!!

پاسبان مردی به راهی دید و گفتا کیستی ؟
گفت : فردی بی خیال و فارغ و آزاده ام
 
گفت : از بهر چه می رقصی و بشکن می زنی ؟
گفت : چون دارای شور و شوق فوق العاده ام
 
گفت : اهل خاک پاک اصفهانی یا اراک ؟
گفت : اهل شهر آباد و خوش آباده ام


گفت : خیلی شاد هستی ، باده لابد خورده ای
گفت : هم از باده خور بیزارم ، هم از باده ام


گفت : از جام وصال نازنینی سرخوشی ؟
گفت : از شهوت پرستی هم دگر افتاده ام
 
گفت : پس شاید قماری کرده ای ، پولی برده ای
گفت : من در راه برد و باخت پا ننهاده ام


گفت : پولی از دکان یا خانه ای کش رفته ای ؟
گفت : دزدی هم نمی چسبد به وضع ساده ام


گفت : آخر هیچ سرگرمی نداری روز و شب ؟
گفت : سرگرم نمازو سجده و سجاده ام


گفت : لابد ثروتی داری و دلشادی به پول ؟
گفت : من مستضعف و مسکین مادر زاده ام


گفت : آیا راستی آهی نداری در بساط ؟
گفت : خود پیداست این از وصله ی لباده ام


گفت : گویا کارمند ساد ه ای یا کارگر ؟
گفت : بیکارم ولی از بهر کار آماده ام


گفت : بیکاری و بی پولی ؟ پس این شادی ز چیست ؟!
گفت : یک زن داشتم ، اینک طلاقش داده ام

 

نظرات 2 + ارسال نظر
نسیم چهارشنبه 19 آبان 1389 ساعت 12:40 ب.ظ

واقعا هم درسته!! و این شعر نهایت پستی و تنوع طلبی مردان رو تایید میکنه
البته بلانسبت

این شعر طنز بود دوسته من و اصلا جنبه جز خندیدن نداشت!
امیدوارم همیشه موفق باشی
مرسی که نظر گذاشتید

باد یکشنبه 23 آبان 1389 ساعت 10:36 ق.ظ

نسیم جان به نکته بسیار ظریفی اشاره کردی ولی شاید خودت هم نفهمیده باشی اما سوال مهم اینه که چطور میشه به نیت واقعی یک مرد پی برد

من در مورد این نظر چیزی نمیگم چون مخاطب نسیم بود...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد