بچه های فیزیک دانشگاه تربیت معلم سبزوار

اینجا از فیزیک میگیم از خودمون از دنیامون

بچه های فیزیک دانشگاه تربیت معلم سبزوار

اینجا از فیزیک میگیم از خودمون از دنیامون

آرامش سنگ یا برگ

سلام دوستان این داستان کوتاه رو حتما در ادامه مطلب بخوانید

پیشاپیش از اینکه وقت میزارید و نظر میدهید یا اصلا نمی دهید ممنونیم!!!...

ادامه مطلب رو بخونید...

مردجوانی کنار نهر آب نشسته بود و غمگین و افسرده به سطح آب زل زده بود.

شیوانا از آنجا می گذشت. او را دید و متوجه حالت پریشانش شد و کنارش

نشست. مرد جوان وقتی شیوانا را دید بی اختیار گفت:" عجیب آشفته ام و همه

چیز زندگی ام به هم ریخته است. به شدت نیازمند آرامش هستم و نمی دانم این

آرامش را کجا پیدا کنم؟"

شیوانا برگی از شاخه افتاده روی زمین کند و آن را داخل نهر آب انداخت و

گفت:" به این برگ نگاه کن وقتی داخل آب می افتد خود را به جریان آن می

سپارد وبا آن می رود." سپس شیوانا سنگی بزرگ را از کنار جوی آب برداشت

و داخل نهر انداخت . سنگ به خاطر سنگینی اش داخل نهر فرو رفت و در عمق

آن کنار بقیه سنگ ها قرار گرفت.

شیوانا گفت:"این سنگ را هم که دیدی. به خاطر سنگینی اش توانست بر نیروی

جریان آب غلبه کند و درعمق نهر قرار گیرد.حال تو به من بگو آیا آرامش سنگ

را می خواهی یا آرامش برگ را!"

مرد جوان مات و متحیر به شیوانا نگاه کرد و گفت:" اما برگ که آرام نیست. او

با هر افت و خیز آب نهر بالا و پائین می رود و الان معلوم نیست کجاست!؟

لااقل سنگ می داند کجا ایستاده و با وجودی که در بالا و اطرافش آب جریان

دارد اما محکم ایستاده و تکان نمی خورد. من آرامش سنگ را ترجیح می دهم!"

شیوانا لبخندی زد و گفت:" پس چرا از جریان های مخالف و ناملایمات جاری

زندگی ات می نالی؟ اگر آرامش سنگ را برگزیده ای پس تاب ناملایمات را هم

داشته باش و محکم هر جایی که هستی آرام و قرار خود را از دست مده."

شیوانا این را گفت و بلند شد تا برود. مرد جوان که آرام شده بود نفس عمیقی

کشید و از جا برخاست و مسافتی با شیوانا همراه شد. چند دقیقه که گذشت موقع

خداحافظی مرد جوان از شیوانا پرسید:" شما اگر جای من بودید آرامش سنگ را

انتخاب می کردید یا آرامش برگ را؟"

شیوانا لبخندی زد و گفت:" من تمام زندگی ام خودم را با اطمینان به خالق

رودخانه هستی به جریان زندگی سپرده ام و چون می دانم در آغوش رودخانه ای

هستم که همه ذرات آن نشان از حضور یار دارد از افت و خیزهایش هرگز دل

آشوب نمی شوم. من آرامش برگ را می پسندم

نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] دوشنبه 1 آذر 1389 ساعت 05:03 ب.ظ

آرامش سنگ خوبه!!! اما تحمل همه جریان های مخالف بظرت امکانپذیره!!!؟؟!!!

امکان که داره اما بستگی به قدرت و دید ما داره اینکه کلا نظر ما راجع به زندگی چیه و به کجا میخوایم برسیم...بازم مرسی بابته نظرتون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد