هوا سرده و همه می دونیم نوشیدن چای یا قهوه داغ این روزا کنار شومینه یا بخاری واقعا باحاله با دوستات بشینی و ... تازه اگه مثله من از شر امتحانا راحت شده باشی بیشتر هم حال میده! البته امیدوارم تو این هوای سرد کسی بی سر پناه نباشه... اوقاتتون رو تلخ نکنم...
ادامه مطلب رو بخونید زیاد ربطی به چای با دوستتون بخورید نداره یه چیز دیگس!!
ادامه مطلب رو بخونید پس!...
دوستى با بعضى آدمها مثل نوشیدن چاى کیسه ای هست هول هولکى و دمدستى.
این دوستىها براى رفع تکلیف خوبند اما خستگیت رو رفع نمىکنند.
این چاى خوردنها دل آدم رو باز نمىکنه و خاطره نمىشه.
فقط از سر اجبار مىخوریشون که چاى خورده باشى. به بعدش هم فکر نمىکنى..!
دوستى با بعضى آدمها مثل خوردن چاى خارجیه!
پر از رنگ و بو...
این دوستىها جون میده براى مهمون بازى براى جوکهاى خندهدار تعریف کردن! براى فرستادن اساماسها و ایمیلهاى صد تا یک غاز..!
براى خاطرههاى دم دستى. اولش حس خوبى به تو میده.
این چاى زود دم خارجى رو مىریزى توی یه فنجون بزرگ و میشینی با شکلات فندقى مىخورى و هی فکر مىکنى که خوشحالترین آدم روى زمینى!
فقط نمىدونى چرا باقى چاى که مونده توی فنجون بعد از یکى دو ساعت میشه مثل رنگ قیر سیاه !
یه مایع سیاه و بدبو که چنان به دیواره ی فنجون رنگ میده که انگار توی اون مرکب چین ریخته بودى نه چاى!
اما دوستى با بعضى آدمها مثل نوشیدن چاى سر گل لاهیجان هست.
باید نرم دم بکشه.
باید انتظارش رو بکشى.
باید براى عطر و رنگش منتظر بمونى و صبر کنى.
آروم باشى و مقدماتش رو فراهم کنى.
باید اون رو بریزى توی یک استکان کوچیک کمر باریک و خوب خوب نگاهش کنى.
عطر ملایمش رو احساس کنى مزمزش کنی و آهسته جرعه جرعه بنوشیش و باهاش زندگى کنى...