بچه های فیزیک دانشگاه تربیت معلم سبزوار

اینجا از فیزیک میگیم از خودمون از دنیامون

بچه های فیزیک دانشگاه تربیت معلم سبزوار

اینجا از فیزیک میگیم از خودمون از دنیامون

ثروت عمر

 

حکیمی مردی را بر ساحل دریایی دید که غمگین نشسته است و برای مشکلات دنیاییش غصه می خورد.

حکیم به او گفت:ای جوان! اگر در اوج بی نیازی در دریایی بودی و کشتی تو شکسته بود و نزدیک بود که از میان بروی،آیا آرزو نداشتی که هر چه داری از دست بدهی ولی نجات بیابی؟

گفت:بله.

حکیم گفت:حال بیندیش که اگر بر تمام دنیا حکومت می کردی و همه اطرافیانت می خواستند تو را بکشند،آیا آرزو نداشتی همه چیزت را از دست بدهی اما از دست آنان رهایی یابی؟

جوان گفت:بله.

آنگاه حکیم گفت:تو هم اکنون آن ثروتمندی و آن حاکم بزرگ!!

مرد جوان با شنیدن سخنان حکیم آرامش یافت.

قدر تک تک لحظه های زندگیتون رو بدونین.<jalal>

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد