روزی روزگاری من بودم و کلی توهم کلی حس کمال کلی..
اما شاید تلنگری بود او که باید می بود...
او که آمد و ای کاش زودتر می آمد...
حقیقت را می دیدم و افسوس چه بی توجه از کنارش می گذشتم
حقیقت را می دیدم و افسوس که با چشمان بسته و پر از تعصبم به آن نور نگاه می کردم
و افسوس...
و هم چنان غرق آن بودم..
به قول مولانا در روز بر انکار آفتاب بودم
در حالی که نور در چشمانم جا میگرفت
وجودش را انکار کردم افسوس و افسوس...
اما آن تلنگر او که کاش زودتر می امد...
چشمان را باز کرد
شستم چشمانم را با آب پاک حقیقت
شستم خودم را از تعصب
از روح بسته
و اکنون که به ماه آن بزرگ نزدیک است
من گویا گم شده ام را یافتم
گویا دیدم که او و راهش حق اند
می خواهم امروز نمازم را با وجودم و روحم بخوانم
و او را که همه از او هستند شکر کنم
و پیشانیم را بر خاکی گذارم
که بوی خون پاک خوب او را می دهد
و بگویم خدایا شکرت
که من را هم
پیرو کردی
آری من هم پیرو حق شدم...
ما چون دو دریچه ، رو به روی هم
آگاه ز هر بگو مگوی هم
هر روز سلام و پرسش و خنده
هر روز قرار روز اینده
عمر اینه ی بهشت ، اما ... آه
بیش از شب و روز ِ تیر و دی کوتاه
اکنون دل من شکسته و خسته ست
زیرا یکی از دریچه ها بسته ست
نه مهر فسون ، نه ماه جادو کرد
نفرین به سفر ، که هر چه کرد او کرد
مرحوم استاد اخوان ثالث
آخرین شب گرم رفتن دیدمش
لحظه های واپسین دیدار بود
او به رفتن بود و من در اضطراب
دیدهام گریان، دلم بیمار بود
گفتمش: از گریه لبریزم مرو!
گفت: جانا! ناگزیرم، ناگزیر
گفتم: او را لحظهای دیگر بمان
گفت: میخواهم، ولی دیر است دیر!
در نگاهش خیره ماندم، بی امید
سر نهادم غمزده بر دوش او
بوسههای گریه آلودم نشست
بر رخ و برلالههای گوش او
ناگهان آهی کشید و گفت: وای!
زندگی زیباست گاهی، گاه زشت
گریه را بس کن، مرا آتش نزن
ناگزیرم از قبول سر نوشت
شعله زد در من، چو دیدم موج اشک
برق زد در مستی چشمان او
اشک بی طاقت در آن هنگامه ریخت
قطره قطره از سر مژگان او
از سخن ماندیم و با رمز نگاه
گفت: می دانم جدایی زود یود
با نگاه آخرینش بین ما
های های گریه بدرود بود ...
مهدی سهیلی
تو راست میگفتی!، احمقم .
احمقانه خوشبینم !
واقعا کلمهایی فراتر از احمق
مرا باید صدا کند !
مرا باید صدا بزند ...
بیهوده به راه ادامه میدهم
بیهودهی، بیهوده
هی تکرار میکنم
با تو !
سلام - خداحافظ
سلام - خداحافظ
هی، هی، هی تکرار میکنم
و احمقانه خوشبینم ...
با تو کاخ میسازم
با تو ...
با تو به رویا میروم
با تو میرقصم
با تو میدوم
با تو میپیچم
به دور تو و به دور خودم
با تو میمیرم ...
***
کنار دستیم
با چشماش صِدام میکند
با دست اشاره میکند:
هی عمو کجایی !؟
احمقانه خوشبینم ! ..
با سلام
با تشکر از دوست عزیزی که میاد و اینجا مطلب مینویسه انشالله به کارش ادامه بده
دوستایه ما ازشون خواستیم نظر بدهند همه بد ترین حرف رو زدن ((ول کن این کارا رو برو درست رو بخون))
ولی من میخوام واقعا بدونم چرا همیشه درس؟؟؟
چرا فکر میکنید داشتن یک وبلاگ که شاید فقط یک نفر ازش دیدن کنه ارزشی نداره؟
چرا فکر می کنید امتحان الکترو رو خوب دادن یعنی آخر درستی و خوبی؟
واقعا چرا کسی نمیگه بدیم
چرا گفتید هرزیم؟؟؟
چرا گفتید بیکاریم چرا؟؟
چون سالن مطالعه ما پشته مانیتور هست؟ما بدیم ما بیکاریم ما ...
من اینجا می نویسم بزارید من بیکار باشم به گفته شما دوستایه خوبم بازم ممنون که از وبلاگ دیدن کردید موفق باشید دوستانی که ایمیلشون رو گذاشتند براشون فرم دعوت نامه ارسال شد امیدوارم اون دوستان هم هر چه زودتر بیان و به جمع ما بپیوندند
اگه یک مدت به صورت کامل آپ نکردم مشکل وجود داشت
موفق باشید همیشه
با سلام
بعد از کلی تنها نوشتن و برایه خودم نوشتن یک بار دعوت نامه رو برای دوستان فرستادم تا شاید دوستان هم با من همراه بشن برای نوشتن و برایه گفتن امیدوارم این بار کسی عضو وبلاگ بشه و امیدوارم کسی از وبلاگ دیدن کنه به هر حال با این امید من می نویسم امیدوارم هر چه ذزودتر نویسندگان جدید به وبلاگ اضافه بشن
با سلام
اول تشکر از دوستی که نظر دادن با نام فیزیک ۸۶ ممنونم از محبت شما و امیدوارم بتونم بهتر و بهتر مطلب پست کنم و سعی من همین هست
دوم اینکه
واقعا اگه شما این حق انتخاب را داشتین که تویه یک کشور به دلخواه خودتان زنگی کنید
شما باز هم ایران رو انتخاب می کردید؟ اصلا کجا رو انتخاب میکردید؟ و اگه فلان کشور رو انتخاب میکنید برایه چی این انتخاب رو کردید؟ یک کشور خوب باید چطور باشه ؟ دوست داشتید از اول کجایی می بودید؟ به دور از تعصب لطفا جواب هایه قشنگتون رو برام بزارید منتظر شما دوستان هستم
یادتون نره این فقط یک سوال خیالی است و ما همچین حقی را نداریم
تمام نظر ها به صورت پست در وبلاگ میگذارم البته اگه مشکلی نداشته باشه
موفق باشید و پایدار
با سلام
بعد از روز ها باز اومدم بنویسم اول جواب تک نظر چند هفته اخیر بدم که دوست عزیز باور کنید تویه اطلاعیه اولیه وبلاگ من از همه دوستان درخواست کردم بیان و اینجا هر چی دارن بنویسند اما هیچ کس نیومد الان هم از هر کسی که دوست داره بنویسه دعوت میکنم بیاد و اینجا مطلب بنویسه و با ارسال دعوت نامه از طرف من میتونید مثل من اینجا مطلب بنویسید و با نام خودتون انتشار دهید امیدوارم این دعوت من رو پاسخ بدهید
اما من نمی دونم چرا هرچی میخوام بیام برم سبزوار نمی رسم متاسفانه با مشکلی که برام پیش اومد تا امروز که این پست را ارسال میکنم نتونستم برم دانشگاه...
با سلام به همه کسانی که به وبلاگ خودشون سر میزنن
با آروزی قبولی عبادت هایتان عید سعید فطر رو به همه شما تبریک میگم
و همچنین آغاز سال تحصیلی جدید رو به جامعه ایران تبریک عرض مکنم امید وارم آغاز خوبی داشته باشیم
این خوشی بیشتر شد با بازی زیبا و پرگل بارسلنا و اتلتیک که با نتیجه 5-2 به سود بارسا تموم شد از بارسا خوشم نمیاد ولی دیدن یک بازی زیبا رو دوس دارم البته فردا شب رئال محبوبم بازی داره که حتما اونم قشنگ میشه
و باید همین جا با زبان فارسی از شبکه هایه جالب الجزیره به ویژه شبکه هایه ورزشیه این پک خسته نباشید بگم و ازشون تشکر کنم
آخه این بازی رو تلوزیون ایران نشون نداد
شکرا للقنوات الجزیزه
خوش باشید و تندرست
با سلام هفته پیش خبری داشتیم که استاد شفعیی کدکنی به ایالات متحده رهسپار شدند تا در دانشگاه پرینستون به تدریس بپردازد جا دارد این را بگوییم به استاد
سفرت به خیر اما تو و دوستی، خدا رابه شکوفهها، به باران، برسان سلام ما را
تورو خدا استاد ما را فراموش نکن
....
با فرا رسید شبهای بزرگ و پر فیض قدر از همه شما التماس دعا دارم
امیدوارم همه بتوانیم از این شبها استفاده کامل را ببریم
انشالله
خواست بگم چون خودم دارم از دانلود آفلاین استفاده میکنم گفتم بد نیست تجربه خودم
را در اینجا بزارم تا همه دوستان بتوانند استفاده کنند در ضمن بگم این تجربه 3 ساله هست
و تا کنون 3 سال میشه از این طریق دانلود استفاده میکنم
و خواستم این تجربه ها که شاید برایه شما هم مفید باشه در این وبلاگ بزارم
امیدوارم بهترین استفاده را ببرید
با سلام
دوستان این قالب نسخه آزمایشی می باشد به زودی تغییرات کامل انجام می شود با این حال نظرتون رو راجع به این قالب بیان کنید؟؟؟ منتظرم
با سلام به همه کسایی که همراه من هستن و کسایی که نیستن
فرا رسیدن ماه مبارک و پر برکت رمضان ماه کرامت رمضان کریم را به همه دوستان و خوانندگان وبلاگ تبریک میگم
میخوام بگم ما رو از دعایه خیرتون بی نصیب نزارید افطار هایتان شرین سحری هایتان ناب و کلام حق شیرینی زبانتان باد
با آرزوی قبولی تمام طاعات و عبادات
نماز های تراویحتان پر از شور و قیام تان پر از اخلاص باشد انشالله
به مناسبت روز پدر
هر چند تا اونجایی که یادم میاد از داشتن مهر پدر بی نصیب بودم
و هیچ گذشته ایی از پدر در ذهن ندارم
این مطلب رو تقدیم میکنم به تمام پدرانه خوبه دنیا
روز مرد و روز پدر گرامی باد
ادامه مطلب را حتما در ادامه مطلب بخوانید
ادامه مطلب ...سلام
به دوستایی که ازشون خبری نبود تو این مدت و سلام به کسی که فردا این پست رو میخونه
دیگه کاره من از گلایه گذشته
هر چی گفتم بابا یکی حمایت کنه بیایید از وبلاگ دیدین کمنید خبری نشد که نشد
اما عیبی نداره من از رو نمیرم
بازم مینویسم اما چون امتحان ها شروع شده نوشتن و به روز رسانی رو میزارم برا بعد از امتحان ها امیدوارم از مطالب این وبلاگ استفاده لازم ببرید
با آرزوی موفقیت برا همه دوستان و دانشجویان گرامی
تا بعد از امتحان ها
موجها خوابیده اند ،
آرام و رام
طبل توفان از نوا افتاده است
چشمه های شعله ور خشکیده اند....
ادامه در ادامه مطلب
ادامه مطلب ...بخدا شاید گفتن این قصه تکراری واسه خودم هم رنج آور باشه اما واقعا این انصافه؟
دوست دارم ریاست محترم دانشگاه یا ریاست محترم دانشکده یکبار که شده خودشون رو جایه یک داشجو بزارن که به اینترنت نیاز داره میره به سایت روبرو کتابخانه میبینه علاوه بر اینکه همه نشستن چند نفر آماده هر گونه تحرک برای بلند شدن یکی از دوستانشون هستن میای سایت ارشد میندازنت بیرون سایت خوابگاه ها هم که از ۴۰ سیستم ۲۰ تاش سالمه که ۱۰ تا برا آقایون و ۱۰ تا برا خانوماست که از این ۱۰ سیستم ۵ تاش غیر قابل استفاده و تنها ۵ تا میمونه که اونم همیشه پره و جایی برا نشستن نیست یا باید قید وقت رو زد یا قید اینترنت
ولی اینجا اگه بشه من داد میزنم بخدا حقه منه که به اینترنت دسترسی داشته باشم و این وظیفه شما مسئولانه محترم هست که این امکانات رو فراهم کنید من چیزی بیشتر از حقم نمیخوام ای کاش یک بار آقایون رئیس جای منه دانشجو تویه صف سیستم مینشستن و میدونستن من دانشجو وقتم برام ارزش داره
ولی افسوس و صد افسوس کسی داد من رو نمیشنوه
سکوتم از رضایت نیست . . .
این اعتراض نیست یه خواهش بود
هر چند بی اثر ولی گفتم تا دلم آروم بشه
پس اگه دیر به روز میشه من رو ببخشید
من تویه دانشگاه که مرکز تولید علم و فرهنگ تویه یک کشور هست به اینترنت دسترسی ندارم
ابتدا از همه دوستان فیزیک گله مندم چرا که الان یک هفته از انتشار وبلاگ میگذره و متاسفانه بازدید من ۷۰ تاست که ۶۹ تاش خودم بودم این شرط انصاف نیست بخدا شاید دوست دارید زیادی منتظرم بزارید ولی من از انتظار خوشم نمیاد . . . .
دوم گله از وضع سرعت اینترنت من موندم چرا سرعت اینترنت رو پایین آوردن بخدا میای سایت هایه دانشگاه رو نگاه میکنی میبینی از هر ۵ رایانه فقط یکیش سالمه و برا چک کردن ایملت باید یک ساعت منتظر بشی تا سیستم خالی شه خالی که شد یک ساعت منتظر باشی تا باز کنه دلم به حاله خودم میسوزه
امیدوارم مسئول ها به این موضوع رسیدگی کنن من به اینترنت با سرعت متعادل نیازمندم این من همه دانشجو ها رو در بر میگیره
بخدا برا انتخاب قالب خیلی وسواس به خرج دادم تا نکنه یه وقت وبلاگ باز نشه این شرط انصاف نیست . . . .
فقط تو رو خدا نگید حسین چرت نوشت و که اینا دل نوشت بود